بجزلغتنامه دهخدابجز. [ ب ِ ج ُ ] (ق مرکب ) (از: ب + جز) بغیر. بدون . (آنندراج ). کلمه ٔ استثناء است بمعنی بغیر و مگر. (آنندراج ). غیر از. الا. جز. جز که : نمانی بخوبی مگر ماه ر
exceptدیکشنری انگلیسی به فارسیبجز، مستثنی کردن، مشمول نکردن، اعتراض کردن، مگر، جز، غیر، غیر از، باستثنای، سوای