ازورانلغتنامه دهخداازوران . [ اَ وَ] (اِخ ) (بصیغه ٔ تثنیه ٔ ازور بمعنی مائل ) اَزْوَرَین . روضةالازورین نام باغی است . مزاحم العقیلی راست :فلیت لیالینا بطخفة فاللوی رجعن و ایّاما
تنهالغتنامه دهخداتنها. [ ت َ ] (ص ، ق ) از مفرد بودن باشد. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). فرد و تک و منفرد و یگانه و مجرد. (ناظم الاطباء). فرید. وحید. بی هیچکس . منفرد.