سمهریلغتنامه دهخداسمهری . [ س َ هََ ] (ص نسبی ، اِ) نیزه ٔ درشت و راست منسوب به سمهرکه شخصی بوده نیزه ساز. (ناظم الاطباء). نیزه ٔ درشت ورست یا منسوب است بسوی سمهر شوهر ردینه و آن
راست کردنلغتنامه دهخداراست کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) استقامت بخشیدن . مستقیم کردن . باستقامت درآوردن . از انحناء باستقامت بردن . مقابل کج کردن و خم کردن : گردن ادبار بشکن پشت دولت