بثرونلغتنامه دهخدابثرون . [ ب َ ث َ ] (اِخ ) قلعه ای است میان جبیل و انفه در ساحل دریای شام [مدیترانه ] . (از معجم البلدان ).
بترونلغتنامه دهخدابترون . [ ب َ ] (اِخ ) نام شهری در جبل لبنان واقع در 40 هزارگزی شمال بیروت . (از معجم المطبوعات ). از بنادر عهد فینیقی هاست . (از اعلام المنجد).
بترانلغتنامه دهخدابتران . [ ب ُ ] (اِخ ) موضعی است بنی عامر را. (منتهی الارب ). نام جایی به سرزمین بنی عامر. ابوزیاد گوید:و اشرفت من بتران انظر هل اری خیالاً للیلی رایة و ترانیا.(از معجم البلدان ).
بترونیلغتنامه دهخدابترونی . [ ب َ] (اِخ ) ابوالیمن بن عبدالرحمن البترونی ، در حلب مفتی بود. بسال 1004 هَ . ق . به دمشق رفت . و در 80 سالگی بسال 1046 هَ . ق . درگذشت . (از معجم المطبوعات ).