۱. مجسمهای از جنس سنگ، چوب، فلز یا چیز دیگر به شکل انسان یا حیوان که بعضی اقوام پرستش میکنند؛ صنم؛ بَغ؛ فَغ.
۲. [مجاز] مطلوب؛ مقصود.
۳. [مجاز] معشوق: ◻︎ هر کجا جلوه کند آن بت چالاک آنجا / خواهم از شوق کنم جامهٴ جان چاک آنجا (جامی: ۴۰).
۱. الهه، شمسه، صنم، طاغوت، فغ، هیکل
۲. محبوب، معشوق
God, graven image, idol, image