بانریوندلغتنامه دهخدابانریوند. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زردلان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه که در 51 هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاه و 9 هزارگزی سراب فیروزآباد واقع است . ناحیه ایس
باریون‌زاییbaryogensisواژه‌های مصوب فرهنگستانفرایندهایی که در عالم آغازین به بی‌تقارنی بین ماده و پادماده انجامید و سبب چیرگی ماده شد
بازپیوندخواهیirredentismواژه‌های مصوب فرهنگستانجنبش سیاسی قومی یا ملی در کشوری که خواهان بازگرداندن سرزمینی با مشترکات زبانی و فرهنگی و قومی است که ضمیمۀ خاک کشوری دیگر است
زردلانلغتنامه دهخدازردلان . [ زَ دَ ] (اِخ ) یکی از دهستان های بخش حومه ٔ شهرستان کرمانشاه است که در جنوب خاوری این شهرستان ، بین دهستانهای ماهیدشت و عثمانوند و رودخانه ٔ صمیره وا
بی‌تقارنی باریونیbaryon asymmetryواژه‌های مصوب فرهنگستاننابرابری مادۀ باریونی و پادباریونی آن‌‌چنان‌که در عالم دیده میشود
تشدید باریونیbaryon resonanceواژه‌های مصوب فرهنگستانوضعیت بسیار ناپایداری که از برهم‌کنش ذرات پدید می‌آید و با گسیل باریون واپاشیده میشود