باندرلغتنامه دهخداباندر. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 46 هزارگزی جنوب خاوری شاه آباد واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 17
باندرلغتنامه دهخداباندر. [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پنجگرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر که در 31 هزارگزی جنوب چالوس و 3 هزارگزی خاور مرزن آباد واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و
باندرللغتنامه دهخداباندرل . [ دِ رُ ] (فرانسوی ، اِ) کاغذی نازک و باریک و دراز منقوش بنقش خاص به خطوط و عبارات مخصوص که بدهانه ٔ شیشه ها و یا قوطی های محتوی کالای خاص یا مایعات مخ
باندرمهلغتنامه دهخداباندرمه .[ ] (اِخ ) نام قضا و ناحیه ای در ولایت خداوندگار (ترکیه ٔ فعلی ) که از طرف مشرق به قضای میخالیچ از سنجاق بروسه محدود است و مراتع آن معروف است . (از قام
باندروملغتنامه دهخداباندروم . (اِخ ) دهی است از دهستان بافت بخش هوراند شهرستان اهر که در 22 هزارگزی جنوب خاوری هوراند و31 هزارگزی شوسه ٔ اهر به کلیبر واقع است . ناحیه ایست کوهستانی
باندرللغتنامه دهخداباندرل . [ دِ رُ ] (فرانسوی ، اِ) کاغذی نازک و باریک و دراز منقوش بنقش خاص به خطوط و عبارات مخصوص که بدهانه ٔ شیشه ها و یا قوطی های محتوی کالای خاص یا مایعات مخ
باندرمهلغتنامه دهخداباندرمه .[ ] (اِخ ) نام قضا و ناحیه ای در ولایت خداوندگار (ترکیه ٔ فعلی ) که از طرف مشرق به قضای میخالیچ از سنجاق بروسه محدود است و مراتع آن معروف است . (از قام