بامتانتلغتنامه دهخدابامتانت . [ م َ ن َ ] (ص مرکب ) (از: با + متانت ) که متانت دارد. که متین است . متین . رجوع به متانت و متین شود.
موافقت نامه بین دونفرکه بامانت نزدشخص ثالثی سپرده شودوتاحصول شرایط بخصوص بدون اعتبارباشددیکشنری فارسی به عربیخاص
متیناواژهنامه آزادمتینا به زبان عربی به معنای خانم بامتانت و باوقار و سنگین میباشد. صبح زود - سپیده دم در زبان ايتاليايي به معني سپيده صبح مي باشد. در زبان عربي هنگامي كه كلمه ا
وقارفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. حالت فرد بامتانت و سنگین.۲. آرامی؛ آهستگی.۳. [قدیمی] شکوه و جلال؛ عظمت.
راست گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ] راست گفتن، واقعیترا گفتن، شوخی نکردن اظهار کردن بامتانت سخن گفتن، باوقار بودن روراست بودن افشا کردن، ابرازکردن پیشبینی کردن