بالنشانwing 3واژههای مصوب فرهنگستانعلامت یا نشان فلزی یا پارچهای شبیه به بالهای پرنده که بر روی لباس کارکنان هوایی یا پروازی، بهویژه لباس پرواز خلبانان، نصب میشود
نشان دارای دو بال که بهوانورد یا توپچی و دریا نورد یا دیدبان کار ازموده داده میشوددیکشنری فارسی به عربیاجنحة
بالدارلغتنامه دهخدابالدار. (نف مرکب ) (از: بال + دار) دارای بال . که بال داشته باشد. پرنده و هر چیز که صاحب بال باشد. رجوع به بال در معانی مختلفه شود.
بالوارلغتنامه دهخدابالوار. (ص مرکب ) مانند بال . شبیه بال . بسان بال . || بالدار. صاحب بال . (ناظم الاطباء).
pitapatدیکشنری انگلیسی به فارسیپیتاپات، با ضربات تند و متوالی، در حال ضربان، در حال بال بال، بال بال زننده، زننده