بالاکرلغتنامه دهخدابالاکر. (اِخ ) نام یکی از سرداران اسکندر که هنگام فتح فینیقیه ، شهر می لت (ملطیه ) را تصرف کرد و بر ایدارنس سردار داریوش پیروز شد. (از ایران باستان پیرنیا ج 2 ص 1346) و رجوع به بالاکروس شود.
بلکرلغتنامه دهخدابلکر. [ ب َ ک ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرشیو مریوان ، شهرستان مریوان . سکنه ٔ آن 135 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و توتون است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
بالاکروسلغتنامه دهخدابالاکروس . (اِخ ) (پسر نیکانور) از سرداران اسکندر هنگام حمله ٔ به ایران . این شخص در زمان حمله ٔ اسکندر حاکم پی سیدیه بود و مردم شهر او را بقتل رساندند. رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 1983 شود.
آبشوند بالاکرانupbank thawواژههای مصوب فرهنگستانتقدم آبشوند، گاه چندساعته، در یک دوره براثر آبشوند یا افزایش چشمگیر دما در تراز کوهستان نسبت به مناطق مشابه مجاور
بالاکروسلغتنامه دهخدابالاکروس . (اِخ ) (پسر نیکانور) از سرداران اسکندر هنگام حمله ٔ به ایران . این شخص در زمان حمله ٔ اسکندر حاکم پی سیدیه بود و مردم شهر او را بقتل رساندند. رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 1983 شود.