بالاشهرلغتنامه دهخدابالاشهر. [ ش َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رودان بخش میناب شهرستان بندرعباس که در 50 هزارگزی شمال میناب و 2 هزارگزی راه فرعی میناب به کهنوج واقع است و 40 تن
بالاشهرلغتنامه دهخدابالاشهر.[ ش َ ] (اِخ ) قریه ای است یک فرسنگی مغرب شهر خفر. (از فارسنامه ٔ ناصری ). دهی است از دهستان خفر بخش خفر شهرستان جهرم که در 6 هزارگزی جنوب باختری باب ان
بالاشورگللغتنامه دهخدابالاشورگل . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل که در 42 هزارگزی باختر گرمی و 30 هزارگزی راه شوسه ٔ گرمی به اردبیل واقع است . ناحیه
ده بالافهرجلغتنامه دهخداده بالافهرج . [ دِه ْ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت رود بخش فهرج شهرستان بم . واقع در یک هزارگزی باختر فهرج . سکنه ٔ آن 109 تن می باشد. آب آن از قنات تا
باغ کوه با رودآبلغتنامه دهخداباغ کوه با رودآب . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاشهر نهاوند که در 6 هزارگزی خاور شهر نهاوند واقع است و 15 تن سکنه دارد. این قریه جمشیدآباد نیز نامیده میشود.
بقملغتنامه دهخدابقم . [ ب َ ق َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بالاشهرستان اردستان است که 115 تن سکنه دارد. آب از قنات . محصول آنجا غلات ، خشکبار، محصولات حیوانی . شغل اهالی آن زراعت ا
دیلیلغتنامه دهخدادیلی . (اِخ ) دهی است از بخش سمیرم بالاشهرستان شاهرضا در 60 هزارگزی شمال باختری سمیرم با 100 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ای
بانسرهلغتنامه دهخدابانسره . [ س َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاشهرستان نهاوند که در 9 هزارگزی شمال خاوری شهر نهاوند و3 هزارگزی شمال قلعه ٔ بارودآب واقع است . ناحیه ایست کوهست
گردنه ٔ خاکیلغتنامه دهخداگردنه ٔ خاکی . [گ َ ن َ ی ِ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش سمیرم بالاشهرستان شهرضا. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).