باستیالغتنامه دهخداباستیا. (اِخ ) بندری از بنادر جزیره ٔ کرس در دریای مدیترانه ، برابر جزیره ٔ الب که دارای 22550 تن سکنه است . رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1196 شود.
باستیانلغتنامه دهخداباستیان . (فرانسوی ، اِ) استحکام برآمده ٔ برج مانندی که در قلعه میسازند. (ناظم الاطباء).
باستان شناسیلغتنامه دهخداباستان شناسی . [ ش ِ ] (حامص مرکب ) علم به آثار تاریخی . شناسایی عتیقات . علم به آثار عتیقه . اصطلاح فرهنگستان ایران در برابر آرکئولوژی .- اداره ٔ کل باستانشناس
باستیانلغتنامه دهخداباستیان . (فرانسوی ، اِ) استحکام برآمده ٔ برج مانندی که در قلعه میسازند. (ناظم الاطباء).
بواشیرلغتنامه دهخدابواشیر. [ ب َ ] (ع اِ) باستیانها. از لغات مولده است . (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ).
لامالغتنامه دهخدالاما. (اِخ ) نام کرسی بخش از ولایت باستیا در ایالت (کرس ) فرانسه . دارای 515 تن سکنه .
ژانلغتنامه دهخداژان . (اِخ ) باتیست ژزف فابیان سه باستیان . آرشیدوک اطریش متولد در 1782 و متوفی در 1859 م .