باستانشناسی مکانیspatial archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانپژوهش دربارۀ روابط متقابل میان محوطههای باستانشناختی و نیز روابط آنها با محیط پیرامونشان یا پژوهش دربارۀ الگوهای پراکندگی آثار با استفاده از شیوههای تحلیلی ر
باستانشناسیarchaeologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ علمی و بازسازی گذشتۀ بشر بر مبنای شواهد یا بقایای مادی
باستانشناسی استقراریsettlement archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانپژوهش دربارۀ پراکندگی مکانی فعالیتهای تخصصی و بقایای مادی آنها در یک محوطه یا در کل یک منطقۀ باستانی و ارتباط آنها با یکدیگر
باستانشناسی انتقادیcritical archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی نظری به باستانشناسی مبتنی بر این فرض که باستانشناسان تأثیری عملی بر جامعۀ خود دارند
باستانشناسیِ آیینarchaeology of cultواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ آثار مادی نشاندهندۀ تغییروتحول انگارههای دینی
باستانشناسی باتلاقیwetland archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ باستانشناختی نواحی خاصی که بهطور دورهای یا دائمی زیر آب بودهاند
شبکۀ زمانی ـ مکانیtime-space grid, time-space synthesisواژههای مصوب فرهنگستانتلفیقی از توزیع زمانی و توزیع مکانی دادههای مورداستفاده در تفسیرهای مکتب تاریخفرهنگی در باستانشناسی براساس توالی دورهها در حوزههای فرهنگی
دوره 2period 3واژههای مصوب فرهنگستان[باستانشناسی] هر بازۀ زمانی بر پایۀ مدارک باستانشناختی که محدودۀ زمانی و مکانی آن دقیقاً مشخص باشد [زمینشناسی، ژئوفیزیک] واحد زمان زمینشناختی که کوچکتر از
سبکstyle 2واژههای مصوب فرهنگستان[باستانشناسی] مجموعهای از خصیصههای متمایزکنندۀ گروهی از آثار در دورۀ زمانی و گسترۀ مکانی معین [ورزش] شیوۀ خاص اجرای مهارتها و فنون در بسیاری از رشتههای ورز
حسابلغتنامه دهخداحساب . [ ح ِ ] (ع مص ، اِ) شمار. (مهذب الاسماء). شماره . شمردن . (تاج المصادر بیهقی ). بشمردن . شمر. شماره کردن . (دهار) (ترجمان عادل ). با کسی شمار کردن . تتوی
یافتهگاهfind-spot/ findspot, find placeواژههای مصوب فرهنگستانمکانی که یک یافته یا اثر باستانشناختی در آن یافت میشود