باستانبانیwatching briefواژههای مصوب فرهنگستانحفظ و نگاهداشت بقایای باستانی با همکاری باستانشناسان در هنگام طراحی و اجرای برنامههای توسعه و عمران
پالیزبانفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. نگهبان پالیز.۲. بوستانبان؛ باغبان.۳. (اسم) (موسیقی) از الحان قدیم ایرانی: ◻︎ رونق پالیز رفت اکنون که بلبل نیمشب / بر سر پالیزبان کمتر زند «پالیزبان» (ضمیری
بازسازی دیرینزیستمحیطpalaeoenvironmental reconstructionواژههای مصوب فرهنگستانتعیین ویژگیهای زیستمحیطی پیشازتاریخ در یک محوطۀ باستانی با استفاده از روشهای زمینشناختی و گیاهشناختی و باستانجانورشناختی و گَردهشناختی
دیرینزیستمحیطpalaeoenvironmentواژههای مصوب فرهنگستانزیستمحیط باستانی یا کهن که میتوان آن را با استفاده از علوم مختلف، مانند باستانجانورشناسی یا گردهشناسی بازسازی کرد