باریک گرفتنلغتنامه دهخداباریک گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) کاری را باریک گرفتن ؛ تنگ گرفتن آن را. باریک گرفتن کار را؛ اشفاف . (منتهی الارب ).
سد نوگیریboxing out, box outواژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، تلاش یک بازیکن برای قرار گرفتن بین حریف و سبد بهمنظور نوگیری و جلوگیری از انجام این کار توسط حریف
جفتک چارکشلغتنامه دهخداجفتک چارکش . [ ج ُ ت َ ک ُ ] (اِ مرکب ) قسمی بازی است کودکان و نوجوانان را که در آن یک تن بموجب قرعه انتخاب می شود و خمیده و دست بزانو می ایستد و بازیکنان دیگر
شوتلغتنامه دهخداشوت . (انگلیسی ، اِ) در اصطلاح بازی فوتبال ، ضربه ٔ سریع و تند به توپ و شوت کردن ، فرستادن توپ است باضربه ٔ تند و محکم به سوی دروازه . توپ تیزی که بازیکن با پا
جافرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. محل.۲. هر قسمتی از فضا یا سطح که کسی یا چیزی در آن قرار بگیرد.۳. منزل.۴. اثر باقیمانده از چیزی بر روی یک سطح: جای مُشت.۵. بستر: جا تَر است و بچه نیست.۶. جان