بازنمایی تصویرimage representationواژههای مصوب فرهنگستانبرنامهای پردازشی که با سبکسازی دادههای تصویر در قالبهای مناسب، رایانش توصیفگرهای تصویر را بهطور قابلِملاحظهای بهبود میبخشد
تعریف استنادیcitational definitionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تعریف مصداقی که در آن برخی یا همة اشیای تعریفشده در غیاب آن اشیا بهصورت کلامی یا بهصورت تصویری بازنمایی میشوند
شخصیتپردازیcharacterizationواژههای مصوب فرهنگستانبه تصویر کشیدن شخصیتهای نمایشنامه یا فیلمنامه بر روی صحنه یا در فیلم ازطریق بازنمایی رفتار و حرکات و گفتار آنان
هویت جنسیsexual identityواژههای مصوب فرهنگستانگونهای درک از احساسات جنسی خود که صرفاً تصویری عمومی از اهداف و مقاصد جنسی را که با شخصیت انسان یکی شده است، بازنمایی میکند
نمایش اجرامحورperformance artواژههای مصوب فرهنگستاننمایشی متمایز از نمایش مبتنیبرمتن که به ارائه و اجرا بیش از بازنمایی گرایش دارد و از گونههای هنری دیگری چون فیلم و اسلاید و عکس و تصویر و موسیقی بهره میگیرد