26 فرهنگ

886 مدخل


بازدید

bāzdid

۱. دیدار کردن.
۲. دیدار دوباره.
۳. به دیدن کسی رفتن که قبلاً به ملاقات آمده.
۴. رسیدگی به کاری.

۱. دیدار، دیدار مجدد، ملاقات، ویزیت
۲. کنترل، معاینه
۳. بررسی، سرکشی

overhaul, visit, visitation