باریومفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهفلزی نقرهایرنگ، نرم، و سمی که در مجاورت هوا اکسید و در ۸۵۰ درجه حرارت ذوب میشود و املاح آن در طب و صنعت به کار میرود.
باریوملغتنامه دهخداباریوم . [ یُم ْ ] (فرانسوی ، اِ) مأخوذ از فرانسه ، فلزی سفید نقره ای و کمی قابل انطراق که «ب » آنرا تجزیه کرده و هیدرژن آن متصاعد گشته و با اکسیژن وی مرکب شده
باریومفرهنگ انتشارات معین(یُ) [ فر. ] (اِ.) فلزی که در طبیعت به صورت کربنات و سولفات یافت می شود و آن به ر نگ سفید مایل به زرد است . چگالی آن 6/3 است و هیچ گونه اهمیت صنعتی ندارد و مانن
نیترات باریومفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمادهای سفیدرنگ و متبلور از نمکهای باریوم که در آب حل میشود.
نیترات باریومفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمادهای سفیدرنگ و متبلور از نمکهای باریوم که در آب حل میشود.
باریتلغتنامه دهخداباریت . (فرانسوی ، اِ) به اصطلاح کیمیا اکسید باریوم که بریت نیز مینامیم . (ناظم الاطباء). رجوع به باریوم شود.
باریلغتنامه دهخداباری . (اِخ ) نام شهر مرکزی ایالتی بهمین نام که در جنوب ایتالیا در ساحل دریای آدریاتیک واقع است و مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: یکی از بلاد قدیمی است و نام باست