بارناباذیلغتنامه دهخدابارناباذی . (اِخ )ابوالهیثم و بقولی ابوالقاسم بزیعبن هیثم بارناباذی امام محله ٔ خود و مولای ضحاک بن مزاحم بود. وی از عکرمه و عمروبن دینار روایت دارد. (از معجم ا
باریاباذیلغتنامه دهخداباریاباذی . (ص نسبی ) منسوب است به باریاباذ محله ای در مرو نزدیک دروازه ٔ شارستان . (از انساب سمعانی ).
باریاباذیلغتنامه دهخداباریاباذی . (اِخ ) ابوهیثم و بقولی ابوالقاسم یزیغ بن هیثم باریاباذی امام محله ٔ خود بود. عبداﷲبن محمود گفت یزیعبن هیثم مؤذن مسجد من بود و در آن مسجد منزل داشت
بارنابادلغتنامه دهخدابارناباد. (اِخ ) محله ای است در مرو نزدیک دروازه ٔ شورستان (شارستان ). (مرآت البلدان ج 1 ص 160) (معجم البلدان ) (دِمزن ). رجوع به بارناباذ شود.
باریاباذلغتنامه دهخداباریاباذ. (اِخ ) محله ای بود نزدیک دروازه ٔ شارستان . (از انساب سمعانی : باریاباذی ).
باریاباذیلغتنامه دهخداباریاباذی . (ص نسبی ) منسوب است به باریاباذ محله ای در مرو نزدیک دروازه ٔ شارستان . (از انساب سمعانی ).
باریاباذیلغتنامه دهخداباریاباذی . (اِخ ) ابوهیثم و بقولی ابوالقاسم یزیغ بن هیثم باریاباذی امام محله ٔ خود بود. عبداﷲبن محمود گفت یزیعبن هیثم مؤذن مسجد من بود و در آن مسجد منزل داشت
بارنابادلغتنامه دهخدابارناباد. (اِخ ) محله ای است در مرو نزدیک دروازه ٔ شورستان (شارستان ). (مرآت البلدان ج 1 ص 160) (معجم البلدان ) (دِمزن ). رجوع به بارناباذ شود.
باریاباذلغتنامه دهخداباریاباذ. (اِخ ) محله ای بود نزدیک دروازه ٔ شارستان . (از انساب سمعانی : باریاباذی ).