۱. متورم شدن، ورم کردن
۲. آماس کردن، پف کردن
۳. نفخ کردن
۴. افاده فروختن، افاده کردن، تبختر کردن، فیس کردن
۵. به فروش نرفتن، روی دستماندن، مصرف نشدن ≠ به فروش رساندن، آب کردن
۶. پرهوا کردن، دمیدن
۷. برانگیختن، تهییج کردن، تی
bag, balloon, bloat, distend, heave, huff, inflation, swell, puff