26 فرهنگ

20047 مدخل


ترجمه مقاله

باد کردن

۱. متورم شدن، ورم کردن
۲. آماس کردن، پف کردن
۳. نفخ کردن
۴. افاده فروختن، افاده کردن، تبختر کردن، فیس کردن
۵. به فروش نرفتن، روی دستماندن، مصرف نشدن ≠ به فروش رساندن، آب کردن
۶. پرهوا کردن، دمیدن
۷. برانگیختن، تهییج کردن، تی

bag, balloon, bloat, distend, heave, huff, inflation, swell, puff