باد زمینگَردgeostrophic windواژههای مصوب فرهنگستانبادی حاصل از توازن مؤلفههای افقی نیروی شیو فشار و نیروی کوریولیس
تراز باد زمینگَردgeostrophic wind levelواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین ترازی که در آن باد براساس نظریۀ "مارپیچ اِکمن" زمینگَرد میشود متـ . تراز شیوباد gradient wind level
مقیاس باد زمینگَردgeostrophic wind scaleواژههای مصوب فرهنگستانصفحۀ شفاف مدرج برای تعیین سرعت باد زمینگَرد با استفاده از فاصلۀ خطوط همفشار یا همتراز بر روی نقشۀ همدیدی متـ . مقیاس باد wind scale
بادفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (هواشناسی) هوای متحرک؛ حرکت شدید یا ضعیف هوا که در اثر اختلاف درجۀ حرارت و به هم خوردن تساوی وزن مخصوص در نقاط مختلف کرۀ زمین به وجود میآید.۲. ‹واد› ورم، آ
finدیکشنری انگلیسی به فارسیفین، باله، بال، پره ماهی، بال ماهی، پرک، دست، پره طیاره، پر، با باله مجهز کردن
تراز باد زمینگَردgeostrophic wind levelواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین ترازی که در آن باد براساس نظریۀ "مارپیچ اِکمن" زمینگَرد میشود متـ . تراز شیوباد gradient wind level
فرارَفت زمینگَردgeostrophic advectionواژههای مصوب فرهنگستانانتقال خواص جوّی توسط باد زمینگَرد در امتداد وزش آن
مقیاس باد زمینگَردgeostrophic wind scaleواژههای مصوب فرهنگستانصفحۀ شفاف مدرج برای تعیین سرعت باد زمینگَرد با استفاده از فاصلۀ خطوط همفشار یا همتراز بر روی نقشۀ همدیدی متـ . مقیاس باد wind scale