بادابادلغتنامه دهخداباداباد. (جمله ٔ دعایی ) کلمه ٔفعل یعنی شدنی میشود. (ناظم الاطباء). یعنی هرچه میشود بشود. (آنندراج ). هرچه باید بشود میشود. (ناظم الاطباء). هرچه باداباد. علی اﷲ
بادابادفرهنگ انتشارات معین(جملة دعاییه ) 1 - شدنی می شود، هر چه باید بشود می شود، علی الله (این ترکیب غالباً با «هرچه » استعمال می شود).
بیدآبادیلغتنامه دهخدابیدآبادی . (ص نسبی ) منسوب به بیدآباد. محلتی بشمال غربی اصفهان . باباحسن بیدآبادی از پهلوانان داستان حسین کرد بروزگار صفویه از آنجاست .
بیدآبادلغتنامه دهخدابیدآباد. (اِخ ) ویذآباد. ویدآباد. نام محله ای از محلات قدیم اصفهان واقع در شمال غربی آن شهر.(یادداشت مؤلف از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 51، 75).
علی اللهفرهنگ انتشارات معین( ~. لا) (ق مر.) گرفته شده از عربی به معنای 1 - پناه بر خدا، توکل به خدا. 2 - (عا.) هرچه باداباد.
علی اللـهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. پناه بر خدا؛ بر خدا. Δ در مقام استعاذه گفته میشود.۲. [عامیانه] هرچه باداباد.