باحورلغتنامه دهخداباحور.(ع اِ) بخاری را گویند که در هوای گرم از زمین برخیزد. (برهان ). بخاری را گویند که زبر زمین خیزد. (شرفنامه ٔ منیری ) (شعوری ). || بسیاری و سختی گرما. (برهان
باحورفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. سختی گرما در تابستان؛ گرمای سخت تموز.۲. بخاری که در هوای گرم از زمین بلند میشود.
باحورالغتنامه دهخداباحورا. (اِ) لفظی است یونانی بمعنی روزگارآزموده و ایام آن هفت روز است و بعضی گویند هشت روز ابتدای آن از نوزدهم تموز باشد و در آن ایام آغاز شکستن گرما بود، و بعض
باحوریلغتنامه دهخداباحوری . (ص نسبی ) منسوبست به باحور یا باحورا، شدت گرمای تموز. روز بسیار گرم .- یوم باحوری ؛ روز بحران ، و مراد از آن بیست وچهار ساعت باشد. مولد است . روزی که
باحوریةلغتنامه دهخداباحوریة. [ ری ی َ ] (ع ص نسبی ) ایام باحوریة؛روزها باشد که در آن بحران واقع شود. قسمی از آن بحران تام است و آن در این بیت مذکور است : در یدک و کا کدو کز میدان ی
باحورالغتنامه دهخداباحورا. (اِ) لفظی است یونانی بمعنی روزگارآزموده و ایام آن هفت روز است و بعضی گویند هشت روز ابتدای آن از نوزدهم تموز باشد و در آن ایام آغاز شکستن گرما بود، و بعض
باحوریلغتنامه دهخداباحوری . (ص نسبی ) منسوبست به باحور یا باحورا، شدت گرمای تموز. روز بسیار گرم .- یوم باحوری ؛ روز بحران ، و مراد از آن بیست وچهار ساعت باشد. مولد است . روزی که
باحوریةلغتنامه دهخداباحوریة. [ ری ی َ ] (ع ص نسبی ) ایام باحوریة؛روزها باشد که در آن بحران واقع شود. قسمی از آن بحران تام است و آن در این بیت مذکور است : در یدک و کا کدو کز میدان ی
بحرانلغتنامه دهخدابحران . [ ب ُ ] (ع اِ) تغییری که بیمار را پیدا آید در تب و با یوم اضافه شود چنانکه گویند «یوم بحران ». (ناظم الاطباء). یوم باحوری برخلاف قیاس نیز گفته شده است ب
ایامفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده= یوم ایام تشریق: ‹ایامالتشریق› (فقه) روزهای یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ذیالحجه (سه روز بعد از عید قربان) که در قدیم عربها گوشتهای قربانی را در مکه در آفتاب