باتورلغتنامه دهخداباتور. (اِ) در زبان مادی بمعنی زیر است ، و پادیر یا پاتیر نام باستانی زهاب را ازین کلمه میدانند و چون دشت زهاب نسبت بفلات ایران پست تر است شاید این حدس دور از ح
باتوریلغتنامه دهخداباتوری . (اِخ ) سکموند. پسر کریستوف باتوری پادشاه ارول بود و هنگام ولایت عهدی جانشین پدر خود شد. مردی دلیر و جسور بود اما تلون مزاج داشت ، گاه با دولت عثمانی و
باتوریلغتنامه دهخداباتوری . (اِخ ) گابریل . برادر سکموند باتوری ولیعهد ارول بود. وی در سال 1607م . امیر ارول گشت ولی از عهده برنیامد و حرکات زشتی از وی بروز میکرد لذا اهالی وی را
باتوریلغتنامه دهخداباتوری . [ ت ُ ](اِخ ) استفان . یکی از سلاطین لهستان و بیک خانواده ٔ اصیل مجاری منسوب است . وی بسال 1532 م . تولد یافته و در سال 1571 امیر ترانسلوانیا یعنی ارول
باتوریلغتنامه دهخداباتوری . [ ت ُ ](اِخ ) کریستوف . نام برادر پادشاه لهستان ، معاصر با سلطان مراد ثالث و در ارول خلف وی بود. او بادولت عثمانی متفق گردید. (قاموس الاعلام ترکی ج 2).
باتوریلغتنامه دهخداباتوری . (اِخ ) سکموند. پسر کریستوف باتوری پادشاه ارول بود و هنگام ولایت عهدی جانشین پدر خود شد. مردی دلیر و جسور بود اما تلون مزاج داشت ، گاه با دولت عثمانی و
باتوریلغتنامه دهخداباتوری . (اِخ ) گابریل . برادر سکموند باتوری ولیعهد ارول بود. وی در سال 1607م . امیر ارول گشت ولی از عهده برنیامد و حرکات زشتی از وی بروز میکرد لذا اهالی وی را
باتوریلغتنامه دهخداباتوری . [ ت ُ ](اِخ ) استفان . یکی از سلاطین لهستان و بیک خانواده ٔ اصیل مجاری منسوب است . وی بسال 1532 م . تولد یافته و در سال 1571 امیر ترانسلوانیا یعنی ارول
باتوریلغتنامه دهخداباتوری . [ ت ُ ](اِخ ) کریستوف . نام برادر پادشاه لهستان ، معاصر با سلطان مراد ثالث و در ارول خلف وی بود. او بادولت عثمانی متفق گردید. (قاموس الاعلام ترکی ج 2).
باتورینهلغتنامه دهخداباتورینه . [ن ِ ] (اِخ ) قصبه ایست در ایالت چرنیکوف از روسیه در جهت شرقی شهر چرنیکوف و مرکز قدیمی قزاقها میباشد. (قاموس الاعلام ترکی ج 2).