این چیست؟گویش اصفهانی تکیه ای: nen či-ya? طاری: in čiči-ya? طامه ای: ni či-ya? طرقی: in čiči-ya? کشه ای: in čiči-ya? نطنزی: nen čiči-ya?
اینگویش اصفهانی تکیه ای: ne(n) طاری: me / in طامه ای: ni / ne طرقی: me / in کشه ای: me / in نطنزی: ne(n)
اینلغتنامه دهخدااین . (ضمیر، ص ) ضمیر اشاره برای نزدیک . مقابل آن . ج ، اینها، اینان . (فرهنگ فارسی معین ). کلمه ٔ اشاره که بدان به شخص یا شی ٔ حاضر اشاره میکنند. و چون این کلم
خالد عبدلغتنامه دهخداخالد عبد. [ ل ِ دِ ع َ ] (اِخ ) وی ازحسن و ابن المنکدر و جز این دو حدیث روایت میکند و از او سلم بن قتیبة حدیث دارد. عمروبن علی او را طرد و دارقطنی تکذیب کرده اس
خو باز کردنلغتنامه دهخداخو باز کردن .[ ک َ رَ ] (مص مرکب ) ترک عادت کردن . (ناظم الاطباء).ترک اعتیاد کردن . (یادداشت بخط مؤلف ) : نزاری و خو باز کردن ز می چه تزویر دارد در این چیست هی
دودآهکلغتنامه دهخدادودآهک . [ هََ ] (اِخ ) دهی است به قم و وجه تسمیه آنکه گویند این ده آتشکده بوده است و بدان آتونها بوده اند و در آن آجر و گچ و آهگ پخته اند و دودآن به آسمان بررف
کلابلغتنامه دهخداکلاب . [ ک ِ ] (اِخ ) ابن صعصعة. از حمقاء و نادانان عرب بود. روزی که با برادرانش برای خرید اسب رفته بودند، گوسفندی خرید و طنابی بگردنش بست و همراه خود میکشید بر
لقمانلغتنامه دهخدالقمان . [ ل ُ ] (اِخ ) (شیخ ...) سرخسی قدس سرّه العزیز. وی در ابتداء مجاهده بسیار داشت و معامله به احتیاط ناگاه کشفی افتادش که عقلش برفت ، گفتند: لقمان آن چه بو