معنی ایل‌ماه | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی دقیق

ایل‌ماه

فرهنگ نام‌ها

(تلفظ: il māh) (ترکی ـ فارسی) (ایل + ماه) (به مجاز) زیبا روی ایل .

جست‌وجوی مشابه

ایل‌آی

فرهنگ نام‌ها

(تلفظ: il āy) (ترکی) ماه ایل ، ماه قبیله؛ (به مجاز) زیبارویی از ایل و قبیله.

ایل‌لار

فرهنگ نام‌ها

(تلفظ: illār) (ترکی) ایل‌ها ، طایفه‌ها ، قبیله‌ها.

ایلاه

لغت‌نامه دهخدا

ایلاه . (ع مص ) اندوهگین گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سرگشته کردن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || امان و زنهار دادن . (ی

ایلمة

لغت‌نامه دهخدا

ایلمة. [ اَ ل َ م َ ] (ع اِ) جنبش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || آواز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ماسمعت له ایلمة. (ناظم الاطباء). || درد. (م

ایلمان

واژه‌نامه آزاد

سنبل کشور و ملت

جست‌وجوی متن

ایل‌لار

فرهنگ نام‌ها

(تلفظ: illār) (ترکی) ایل‌ها ، طایفه‌ها ، قبیله‌ها.

ilama

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ایلاما

ایلاه

لغت‌نامه دهخدا

ایلمة

لغت‌نامه دهخدا

آلایه‌کاه

sanitizer

واژه‌های مصوب فرهنگستان

هر عامل یا ماده یا روشی که برای آلایه‌کاهی به‌ کار می‌رود