ایلیریالغتنامه دهخداایلیریا. (اِخ ) ایلوریس و گاهی ایلوریا. اللوریقن . سرزمین قدیم مشتمل بر قسمت شرقی ساحل دریای آدریاتیک و پسکرانه ٔ آن . این ناحیه از ایلیریان نام گرفته که در ادوار پیش از تاریخ در آنجا مستقر شدند. ایلیریان مرکب است از قبایل هند و اروپایی (از قبیل دالماتیان و پانونیان ) و مردمی
واشل الرأیلغتنامه دهخداواشل الرأی . [ ش ِ لُرْ رَءْی ْ ] (ع ص مرکب ) ضعیف رأی . سست رأی . (از اقرب الموارد).
ربیعة الرأیلغتنامه دهخداربیعة الرأی . [ رَ ع َ تُرْ رَءْی ْ ] (اِخ ) ربیعةبن فروخ تمیمی (از طریق ولاء نه تمیمی اصلی ) مدنی ، مکنی به ابوعثمان . امام فقیه و مجتهد و از مذهب رأی آگاه بود از اینروی به ربیعةالرأی ملقب گردید. از ارباب سخاوت و کرم بود و وقتی که سفاح بمدینه آمد دستور دادبه او پولی بدهند
اصیل الرأیلغتنامه دهخدااصیل الرأی . [ اَ لُرْ رَءْی ْ ] (ع ص مرکب ) مرد نیکورأی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء). استواررأی . (از تاج العروس ). و رجوع به اصیل شود.
استطلاع الرايدیکشنری عربی به فارسیراي جويي , پهنه , راي , اخذ راي دسته جمعي , تعداد اراء اخذ اراء (معمولا بصورت جمع) , فهرست نامزدهاي انتخاباتي , مراجعه به اراء عمومي , راي دادن يا اوردن , راس کلا ه
اسکلغتنامه دهخدااسک . [ اُ ] (اِخ ) یا اُپیک . یکی از اقوام بسیار قدیم ایتالیا. اینان در خطّه ٔ کامپانیا اقامت داشتند و زبانشان هم با زبان لاتن و هم با زبان اتروسک تفاوت داشته و نظر بتحقیقات زبان شناسان با زبان ایلیریا یعنی آرناؤدی باستانی مشابهت داشته و ازاین رو باید گفت که اینان از پلاسج
پسچنیوس نیژرلغتنامه دهخداپسچنیوس نیژر. [ پ ِ چ ِ ژِ ] (اِخ ) یکی از سرداران روم . او در ابتدا والی سوریه بود و پس از مرگ پرتی ناکس در 193م . سپاهیان او را به امپراطوری برگزیدند و در ایلیریا، سپتیم سور نیز بهمین دعوی برخاست و مدتی برای جمع بین این دو دعوی مساعی بکار ر
پلاگونیالغتنامه دهخداپلاگونیا. [ پْلا / پ ِ ] (اِخ ) نام باستانی خطه ٔ کوچکی است از قسمتهای شمال غربی مقدونیه . این خطه عبارت است از حول و حوش شهر مناستر. گویند این کلمه از پلاژ مشتق است و چون پلاژها در این خطه سکونت داشته اند این نام را به اینجا داده اند اما این
اماتیالغتنامه دهخدااماتیا. [ اِ ت ِ ] (اِخ ) ایماتیا . اماتی . نام سرزمینی بود از مقدونیه ٔقدیمی ، عبارت از قسمت شمال غربی قطعه ٔ مزبور، و مرکزش اوسه نام داشت و در محل مقدونیه ٔ حالیه واقع شده بود. گاهی این اسم به تمام قطعه ٔ مقدونیه نیز اطلاق میشود. این کلمه در زبان آرناودی (آلبانی ) معنی «خطه
پوسیدونیوسلغتنامه دهخداپوسیدونیوس . (اِخ ) از مشاهیر حکماست . متولد بسال 133 ق . م . در قصبه ٔ افامیه از سوریه و متوفی بسال 49 ق . م . وی مدت مدیدی در ایتالیا واسپانیا و ایلیریا و دیگر نقاط سیاحت کرد. آنگاه درردس اقامت گزید و بتدری