ارض الغورلغتنامه دهخداارض الغور.[ اَ ضُل ْ ] (اِخ ) اردن : حدق هو الباذنجان ... هو اسم عربی معروف بالقدس و ما والاها لنوع من الباذنجان برّی ینبت عندهم بریحا و ارض الغور جمیعه . (ابن البیطار جزء ثانی ص 14 س 109).
الغارلغتنامه دهخداالغار. [اِ / اَ ] (ترکی ، اِ) تاخت . (شرفنامه ٔ منیری ). غارت و چپاول . و در جغتایی ایلغامق گویند. (از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 106 الف و ورق 136
الغارلغتنامه دهخداالغار. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که در 30 هزارگزی شمال خاوری بیرجند واقع است . دامنه و معتدل است و سکنه ٔ آن 342 تن شیعه ٔ فارسی زبانند، آب آن از قنات تأمین میشود و مح