ایضاًلغتنامه دهخداایضاً. [ اَ ضَن ْ] (ع ق ) مأخوذ از تازی ، باز و نیز. (ناظم الاطباء).هم و نیز. (آنندراج ). دوباره . دیگر بار. بار دیگر. مکرر. هم . (یادداشت بخط مؤلف ) : ایضاً دستورالعملی در باب دیگر. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 213).آن
فضای پرواز توصیهایadvisory airspace, ADAواژههای مصوب فرهنگستانفضای پروازی شامل مسیرهای توصیهای که در آن مراقبت پرواز و خدمات مشورتی، تا حد ضروری و نه بهطور کامل، فراهم باشد
مسافت شتابـ ایست موجودaccelerate-stop distance available, ASDAواژههای مصوب فرهنگستانمسافت قابلدسترس برای شتابگیری و، در صورت انصراف از برخاست، توقف هواپیما
اهدا عضوواژهنامه آزاداهدای بافت های بیولوژیک و یا یک عضو از بدن انسان، زنده یا شخص مرده به یک دریافت کننده زنده نیازمند پیوند