ایذاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ، آزاردهنده، اذیتکن، موذی، مضر سمی، زهرآگین فتنه گر، شیطانی زجرآور، مزاحم رنجاننده، ناگوار، پریشانیآور مردمآزار ◄ اذیتکن▼
تک ایذاییspoiling attackواژههای مصوب فرهنگستاننوعی عملیات راهکنشی برای آسیب رساندن جدی به دشمنی که برای تک آماده میشود
ایذای جنسیsexual harassmentواژههای مصوب فرهنگستانتقاضا یا تماس جنسی یا دیگر ارتباطهای گفتاری یا نوشتاری که برای طرف مقابل پذیرفتنی نیست
ایذای جنسیتیgender harassmentواژههای مصوب فرهنگستانرفتار نامناسب جنسی، ازجمله رفتارهای تهاجمی و تحقیرآمیز جنسی، که حاکی از نگرشهای ناخوشایند یا توهینآمیز نسبت به زنان است
مانعentanglement 2واژههای مصوب فرهنگستانهریک از موانع ایذایی که در مقابل خاکریزها یا ورودی سازههای سادۀ نظامی برای تأخیر در ورود مهاجمان قرار میدهند
آسیبزنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زننده، فرساینده، ساینده، تلفکننده ایذایی ضارب، اذیتکن، حملهکننده توانفرسا، خستهکننده
عصبانی کنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ننده، رنجاننده، اعصابخردکن، ناراحت کننده، خشمبرانگیز، آزاردهنده، ایذایی