ایتانلغتنامه دهخداایتان . (ع مص ) نخست برآمدن پای مولود وقت زادن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). فرزند نگونسار زادن . (المصادر زوزنی ).
ایطانلغتنامه دهخداایطان . (ع مص ) (از «وطن ») اقامت نمودن بجایی و جای باش ساختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). وطن گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ).
استانلغتنامه دهخدااستان . [ اِ ] (اِ) مزید مقدّم بعض امکنه ، مانند: اِستان البهقباذ الاسفل . اِستان ُالبهقباذ الاعلی . اِستان ُالبهقباذ الاوسط. اِستان ُ سُو. اِستان ُالعال . (معج
استانبوللغتنامه دهخدااستانبول . [ اِ تام ْ ] (اِخ ) استامبول . اسلامبول . اسطمبول . اسطنبول . قسطنطنیه . قسطنطینیه . بوزنطیا . سابقاً پایتخت دولت عثمانی و یکی از مشهورترین بلاد عالم
مؤتنلغتنامه دهخدامؤتن . [ م ُءْ ت ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ایتان . (منتهی الارب ، ماده ٔ ات ن ). زن یا هر حیوان ماده ای که در زاییدن ، اول پای بچه ٔ آن برآید. (ناظم الاطباء). زن
ایلغتنامه دهخداای . [ اَی ْ ی ُ ] (ع اِ) اسم معرب و بعضی آنرا مبنی دانسته اند و برای استفهام آید در عاقل و غیر عاقل و به معنی کدام میباشد مانند: ایهم اخوک . و فبای حدیث بعده ی