ایام البیضفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. شبهای سیزدهم، چهاردهم، و پانزدهم هر ماه قمری.۲. روزهای سیزدهم، چهاردهم، و پانزدهم ماه رجب که اعتکاف در مساجد در آن شبها مستحب است.
ایام البیضفرهنگ انتشارات معین(اَ یّ مُ لْ بَ یْ) [ ع . ] (اِمر.) سه روز از ماه که تمام شب های آن روشن است و آن سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه باشد.
امام الدین بیضاویلغتنامه دهخداامام الدین بیضاوی . [ اِ مُدْ دی ب َ ] (اِخ ) عمربن محمدبن علی مکنی به ابوالقاسم از دانشمندان و فاضلان قرن هفتم هجری است . بزهد و تقوی معروف بوده و مدتی قاضی ال
ایام اللهفرهنگ انتشارات معین( ~. لا) [ ع . ] (اِ.) روزهایی که از نظر مذهبی و اعتقادی مهم اند. مانند روز عاشورا.
دایم الایاملغتنامه دهخدادایم الایام . [ ی ِ مُل ْ اَی ْ یا ] (ع ق مرکب ) دائم الایام . علی الاتصال . همه وقت .همواره و همیشه . اتصالاً. لاینقطع. دائم بروزگاران .
ایاملغتنامه دهخداایام . [ اَی ْ یا ] (ع اِ) ج ِ یوم . (دهار) (منتهی الارب ). اصل آن ایوم ، واو به یاء بدل شده و در یاء ادغام شده است . (منتهی الارب ). || فارسیان به معنی مطلق وق
بیضلغتنامه دهخدابیض . (ع ص ، اِ) ج ِ بَیوض . (اقرب الموارد). رجوع به بیوض شود : حدود بیض را با خدود بیض مضاف کنند. (جهانگشای جوینی ). || ج ِ ابیض . (منتهی الارب ). سپیدها. در ب
اواضحلغتنامه دهخدااواضح . [ اَ ض ِ ] (ع ص ) ج ِ واضحة. (از منتهی الارب ). || (اِ) روزهای شب های روشن یعنی سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه . و آنها را ایام البیض نیز گویند منه : ام
ام داودلغتنامه دهخداام داود. [ اُم ْ م ِ وو ] (ع اِ مرکب ) و عمل ...سلسله ای از روزه ها و نمازها و ادعیه و جز آن است که در ایام البیض رجب یا رجب و شعبان و رمضان و یا در ایام البیض
شعبانلغتنامه دهخداشعبان . [ ش َ ] (ع اِ) نام ماه هشتم از ماههای تازیان . ج ، شَعبانات ، شَعابین . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). نام ماهی که دردوره ٔ جاهلی عاذل می گفتند. (