استنشقدیکشنری عربی به فارسیتنفس کردن , تو کشيدن , در ريه فروبردن , استنشاق کردن , بداخل کشيدن , استشمام کردن
استنشقدیکشنری عربی به فارسیتنفس کردن , تو کشيدن , در ريه فروبردن , استنشاق کردن , بداخل کشيدن , استشمام کردن