دیکشنری عربی به فارسی
اظهارکردن , بطور قطع گفتن , تصديق کردن , اثبات کردن , تصريح کردن , شهادت دادن , تاييد کردن , تثبيت کردن , ستيزه کردن , مخالفت کرده با , رقابت کردن , ادعا کردن , باقوت تلفظ کردن , تاييد کردن (در) , اهميت دادن , نيرو دادن به , زير چيزي خط کشيدن , تاکيد کردن , خط زيرين , خط يا علا متي زيرچيزي کشيدن , ت