اکهروتلغتنامه دهخدااکهروت . [ اَ هََ ] (هندی ، اِ) به هندی جوز است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به اکیروس شود.
اهرونلغتنامه دهخدااهرون . [ اَ ] (اِخ ) نام حکیمی بوده است یهودی که در جمیع علوم خصوصاً در علم طب مهارتی تمام داشته . (برهان ) (آنندراج ) (هفت قلزم ) (انجمن آراء) (شعوری ). همان
رودلغتنامه دهخدارود. (پسوند) جزء ترکیبی برخی از ترکیبات بمعانی مختلف رود است ، نظیر: اچه رود. ارده رود. ازرود. ازن رود. اسپه رود. استانک رود. اسفی رود. الم رود. الیشررود. امیرر
لاغلغتنامه دهخدالاغ . (اِ) تا. تای . شاخ . شاخه . طاقه : طاقه ٔ ریحان ،لاغی اسپرغم . یک لاغ سبزی ، یک طاقه بقل ، یک برگ از سبزی . یک لاغ تره یا یک لاغ سبزی یا لاغی اسپرغم ؛ هری
خانقاهلغتنامه دهخداخانقاه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) علاقه داری درجه ٔ اول مربوط بحکومت درجه ٔ اول آقچه و متعلق بحکومت کلان شبرغان و در حوزه ٔ ولایت مزارشریف واقع است ، این علاقه در 1
نبللغتنامه دهخدانبل . [ ن ُ ب ِ ] (اِخ ) نوبل . آلفرد برنارد. از دانشمندان و مکتشفان بزرگ جهان و مبتکر جایزه ٔ نبل است . وی به سال 1833 م . در سوئد تولد یافت . پدرش امانوئل ، م