اپریشلغتنامه دهخدااپریش . [ اَ ] (پسوند) این مزید مؤخر در کلمه ٔ مرکبه ٔ ((دندان اپریش )) بمعنی خلال دندان هست و معنی اپریش معلوم نیست و آنرا دندان اپریز و دندان پریش و دندان اف
دندان آپریشلغتنامه دهخدادندان آپریش . [ دَ ] (اِ مرکب ) دندان آپریز. (آنندراج ) (از برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به دندان آپریز شود.
دندان اپریشلغتنامه دهخدادندان اپریش . [ دَ اَ ] (اِ مرکب ) نام خلال است . (فرهنگ جهانگیری ). دندان اپریز. (ازناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به دندان آپریز شود.
اطریشلغتنامه دهخدااطریش . [ اُ ] (اِخ ) . اُتریش نام یکی از ممالک فرنگ است و نام دیگرش آستریا و نمسه است . (فرهنگ نظام ). مأخوذ از فرانسه ، اتریش . نمسه . (ناظم الاطباء). و در ذ
دندان آپریشلغتنامه دهخدادندان آپریش . [ دَ ] (اِ مرکب ) دندان آپریز. (آنندراج ) (از برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به دندان آپریز شود.
دندان اپریشلغتنامه دهخدادندان اپریش . [ دَ اَ ] (اِ مرکب ) نام خلال است . (فرهنگ جهانگیری ). دندان اپریز. (ازناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به دندان آپریز شود.
دندان افریشلغتنامه دهخدادندان افریش . [ دَ اَ ] (اِ مرکب ) به معنی دندان اپریش که خلال باشد. (برهان ). رجوع به دندان آپریز شود.
دندان آپریزلغتنامه دهخدادندان آپریز. [ دَ ] (اِ مرکب )خلال . چوچو. (یادداشت مؤلف ). دندان اپریز. دندان اپریش . دندان پریز. دندان پریش . دندان افریز. دندان افریش . دندان فریز. دندان فر