اپرنهلغتنامه دهخدااپرنه . [ اِ پ ِ ن ِ ] (اِخ ) کرسی ناحیه ٔ ((مارن )) واقع در ساحل رود مارن ، دارای 20381 تن سکنه و راه آهن از آن میگذرد و مرکز تجارت شراب است .
حرنةلغتنامه دهخداحرنة. [ ح ِ رِن ْ ن َ ] (اِخ ) نام قریه ای به یمامه در کوه از بنی عدی بن حنیفة. (معجم البلدان ).
چارنهلغتنامه دهخداچارنه . [ ن ُه ْ ] (اِ مرکب ) چهارنه . چهار ورق از اوراق بازی که بر روی هر یک نه خال نقش شده . نه خال گشنیز (خاج ) و نه خال پیک (گلابی سیاه ) و نه خال دل (گلابی قرمز). و نه خال خشت .
هرنعلغتنامه دهخداهرنع. [ هَُ ن ُ ] (ع اِ) شپش خرد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، هرانع، هرانیع. (اقرب الموارد). هرنوع . رجوع به هرنوع شود.
پارینهلغتنامه دهخداپارینه . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب به پار. پارین . پارسالین : چند خرامی ّ و تکبر کنی دولت پارینه تصور کنی . سعدی .برو زن کن ای خواجه هرنوبهارکه تقویم پارینه ناید بکار.
استرنهلغتنامه دهخدااسترنه . [ اِ ت ِ ن ِ ] (اِخ ) کرسی کانتون مارن ، از ناحیت اپرنه ، در ساحل گران مُرَن ، دارای 1560 تن سکنه و راه آهن از آن گذرد.
مارنلغتنامه دهخدامارن . (اِخ ) رودی است در فرانسه که از فلات «لانگر» سرچشمه گرفته و «شامون » ، «ویتری لوفرانسوا» و «شالون سورمارن » ، «اپرنه » ، «شاتوتیری » و «مو» را مشروب می سازد و وارد رود سن می گردد. (از لاروس ).