پایة تیرک دهانهhatch carrier, hatch socket, beam socket, hatch beam shoeواژههای مصوب فرهنگستانهریک از پایههای دو طرف انبار که تیرکهای دهانه را نگه میدارد
زبانهای هستهآغازhead-first languages, head-initial languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در ابتدای آن قرار میگیرد
زبانهای هستهپایانhead-last languages, head-final languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در انتهای آن قرار میگیرد
نقشههای چونساختas-built drawings, as-builts, record drawingsواژههای مصوب فرهنگستاننقشههایی که پیمانکار پس از پایان کار و مطابق با اجرای واقعی کار تهیه میکند
عودةلغتنامه دهخداعودة. [ ع َ دَ ] (ع مص ) برگردیدن . نو بازگشتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). بازگشتن بسوی کسی پس از روی گردان شدن از وی . (از اقرب الموارد). عودت . عَود. مَعاد. رجوع به عود و عودت و معاد شود.
قیامتفرهنگ مترادف و متضادآخرالزمان، آخرت، حشر، رستاخیز، سرایدیگر، عقبی، غاشیه، قارعه، محشر، معاد ≠ دنیا
دهریفرهنگ فارسی عمیدکسی که منکر وجود خداست و معتقد است دنیا ازلی و ابدی است، صانعی ندارد، و پس از زندگی در این دنیا، حشر و معاد نخواهد بود.
رَادُّکَفرهنگ واژگان قرآن تورا برگرداند (در عبارت "لَرَادُّکَ إِلَىٰ مَعَادٍ " تورا برمي گرداند معني مي شود و چون به يک وقعيت حتمي اشاره کرده ماضي آمده)
مَعَادٍفرهنگ واژگان قرآنبازگشت گاه - محل بازگشتن - زمان بازگشتن (کلمه معاد اسم محل عود ، يا اسم زمان عود است)