اُفت شنوایی آمیختهmixed hearing lossواژههای مصوب فرهنگستاناُفت شنوایی رسانشیای که با اُفت شنوایی حسی ـ عصبی همراه است
اُفت شنوایی اکتسابیacquired hearing loss, adventitious hearing lossواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اُُفت شنوایی که پس از رشد گفتار و زبان رخ میدهد و ناشی از عوامل غیروراثتی است
اُفت شنوایی پسحلزونیretrocochlear hearing lossواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اُفت شنوایی ناشی از اختلال در بخشهای پس از حلزون شنوایی
اُفت شنوایی حسی ـ عصبیsensorineural hearing loss, sensory-neural hearing loss, SNHLواژههای مصوب فرهنگستانهریک از انواع اُُفت شنوایی ناشی از اختلال در حلزون یا عصب شنوایی
اُفت شنوایی رسانشیconductive hearing lossواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اُفت شنوایی ناشی از اختلال در رسانش هوایی یا استخوانی، علیرغم عملکرد بهنجار حلزون
اُفت شنوایی عضویorganic hearing lossواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه اُفت شنوایی ناشی از آسیب کالبدشناختی یا کاراندامشناختی در دستگاه شنوایی
قزوینیلغتنامه دهخداقزوینی . [ ق َزْ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن جعفر، مکنی به ابومحمد. از فقهاء شافعی است که در مصر مجلس درس داشت و در رمله متصدی منصب قضاء بود و به شایستگی شهرت یافت
گوش داشتنلغتنامه دهخداگوش داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دارای گوش بودن .دارای آلت شنوایی بودن . صاحب اذن بودن : عاشق آن گوش ندارد که نصیحت شنوددرد ما نیک نباشد به مداوای حکیم . سعدی . |
باللغتنامه دهخدابال . (اِ) از انسان و حیوانات چرنده از کتف بود تا سر ناخن دست و بعضی گفته اند از شانه تا آرنج که مرفق باشد. (برهان قاطع). به لهجه ٔ طبری بال بمعنی دست ، در مازن
تاریخلغتنامه دهخداتاریخ . (ع مص ، اِ) تأریخ . توریخ . نوشتن کتاب را. (منتهی الارب ). وقت چیزی پدید کردن . و در اصطلاح ، تعیین کردن ْ مدتی را از ابتدای امر عظیم و قدیم مشهور تا ظ
مکانیابی میانیmedian plane localizationواژههای مصوب فرهنگستانشناسایی صدای آمیختهای (fused sound) که در میانۀ سر متمرکز شده است