اُفت دقت مسطحاتی ـ زمانیhorizontal position and time dilution of precision, HTDOPواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری آماری برای بیان میزان کاهش دقت موقعیت مسطحاتی و دوراُفتی ساعت در سامانة موقعیتیابی جهانی
اُفت دقت مسطحاتیhorizontal dilution of precision, HDOPواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری آماری برای بیان میزان کاهش دقت دوبعدی (مسطحاتی) در سامانة موقعیتیابی جهانی
اُفت دقتdilution of precision, DOPواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری آماری برای بیان اثر هندسة گیرنده ـ ماهواره در تعیین موقعیت ماهوارهای متـ . اُفت دقت هندسی geometric dilution of precision, GDOP
اُفت دقت ارتفاعیvertical dilution of precision, VDOPواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری آماری برای بیان میزان کاهش دقت مولفة ارتفاعی مختصات در سامانة موقعیتیابی جهانی
اُفت دقت زمانیtime dilution of precision, TDOPواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری آماری برای بیان میزان کاهش دقت دوراُفتی ساعت در سامانة موقعیتیابی جهانی
اُفت دقت موقعیتposition dilution of precision, PDOPواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری آماری برای بیان میزان کاهش دقت موقعیت سهبعدی در سامانة موقعیتیابی جهانی
اُفت دقتdilution of precision, DOPواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری آماری برای بیان اثر هندسة گیرنده ـ ماهواره در تعیین موقعیت ماهوارهای متـ . اُفت دقت هندسی geometric dilution of precision, GDOP
لطافتلغتنامه دهخدالطافت . [ ل َ ف َ ] (ع مص ) ریزه و خرد شدن . (منتهی الارب ). خردی . ریزگی . دقت . صغر. باریک گشتن . (منتهی الارب ). باریکی . نازکی . نغزی . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی
باریک شدنلغتنامه دهخداباریک شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) لاغر یا نازک و یاتنک شدن : فلان که سابقاً کلفت بود حالا باریک شده است . (فرهنگ نظام ). استدقاق . (منتهی الارب ). لاغر شدن . (ا
غلولغتنامه دهخداغلو. [ غ ُ ل ُوو ] (ع مص ، اِمص ) غلو در امر؛ درگذشتن از حد آن . (منتهی الارب ). از حد درگذشتن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (مصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ) (مجمل ال