اُرمکیانEphedraceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از بازدانگان که ظاهری جارومانند و برگهای تحلیلرفته و برچههای نیمهبسته دارند
ارزکیانیلغتنامه دهخداارزکیانی . [ اَ زَ ] (اِخ ) نام جدّی منتسب الیه است و او ابوعبداﷲ محمدبن الحسن بن علی بن الحسن بن نصربن ماباح بن الارزکیان الارزکیانی البخاری از اهل بخارا و ارز
ارمنیانسلغتنامه دهخداارمنیانس . [ ] (اِخ ) موضعی از ارمینیه بلسان روم و در عیون الانباء آمده که رومیان اهل آن بلد را تا آنگاه ارمن مینامیدند. (عیون الانباء ج 1 ص 78).
ارمیانلغتنامه دهخداارمیان . [ ] (اِخ )نورد بن سام (ابن نوح ) را دو پسر بود: یکی را نام آذرباد و دیگر را ارمیان ، و ایشانند که آذربایگان و ارمنیه بنامشان منسوبست ، ونسل مردم این هر
ارمیان زمینواژهنامه آزادمنطقه ای استراتژیک در زمان هخامنشیان که محل ضزب سکه و اسناد مالی دولت هخامنش بوده که در شمال غربی استان فارس از شهرسده تا خسرو شیرین بوده است.
ارزکیانیلغتنامه دهخداارزکیانی . [ اَ زَ ] (اِخ ) نام جدّی منتسب الیه است و او ابوعبداﷲ محمدبن الحسن بن علی بن الحسن بن نصربن ماباح بن الارزکیان الارزکیانی البخاری از اهل بخارا و ارز
ارمنیانسلغتنامه دهخداارمنیانس . [ ] (اِخ ) موضعی از ارمینیه بلسان روم و در عیون الانباء آمده که رومیان اهل آن بلد را تا آنگاه ارمن مینامیدند. (عیون الانباء ج 1 ص 78).
ارمیانلغتنامه دهخداارمیان . [ ] (اِخ )نورد بن سام (ابن نوح ) را دو پسر بود: یکی را نام آذرباد و دیگر را ارمیان ، و ایشانند که آذربایگان و ارمنیه بنامشان منسوبست ، ونسل مردم این هر