اَنگیر شیرهاىگویش بختیاریانگور شیرهاى (گونهاى انگور با دانههاىگرد، درشت، شفاف، پر آب و پوستکلفت سفیدرنگ که از آن شیره تهیهمىشود).
انگیرلغتنامه دهخداانگیر. [ اَ ] (اِ) انگور. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ). و رجوع به انگور شود.
یتوعلغتنامه دهخدایتوع . [ ی َ تو / ی َت ْ تو ] (ع اِ) هر گیاه و یاتره ای که هنگام بریدن از آن شیری سپید پالاید. ج ، یتوعات . (ناظم الاطباء). هر گیاه و تره که وقت بریدن از آن شیر
گوشهلغتنامه دهخداگوشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) کنار. (ناظم الاطباء). کران . کرانه .طرف . جانب . مقابل میان و وسط. جیزة. خُصم . سِقط. شَفا. عَروض . کُلتة. نُبذة. (منتهی الارب ) : یکی
لبنلغتنامه دهخدالبن . [ ل َ ب َ ] (ع اِ) شیر و آن اسم جنس است . ج ، البان . (منتهی الارب ). و هو مرکبة من مائیة و جبنیة و دسومة : چگونه جدری جدری کجا ز پستانش هنوز هیچ لبی بوی
اتازونیلغتنامه دهخدااتازونی . [ اِ ] (اِخ ) (از اِتا، ملک ها + اونی ، متّحده ) نام مملکتی بزرگ واقع در آمریکای شمالی که آنرا دول متحده و جمهوری متحده نیز گویند. پایتخت این ملک واشن
بانلغتنامه دهخدابان . (اِ) رئیس . || (پساوند) دارنده . دارا. (یادداشت مؤلف ). خداوند، و استعمال آن مرکب است . (شرفنامه ٔ منیری ). صاحب . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). صاحب .