اَبَرتقارنsupersymmetryواژههای مصوب فرهنگستانتعمیم تقارنهای فضا ـ زمانی در نظریۀ میدانهای کوانتومی که به موجب آن بوزونها و فرمیونها به یکدیگر تبدیل میشوند
ذرة اَبَرتقارنیsupersymmetric particleواژههای مصوب فرهنگستانهریک از ذرههایی که در نظریة اَبَرتقارن ذرات بنیادی ظاهر میشود
ابرقان بادلغتنامه دهخداابرقان باد. [ اَ رَ ] (اِخ ) نام منزلی بر راه مکه از جانب بصره پس از رمیلةاللوی .
اَبَرقارهsupercontinentواژههای مصوب فرهنگستانتودۀ قارهای بزرگی، مانند پانجهآ (pangea)، که از چند قارۀ کوچکتر تشکیل و سپس قطعهقطعه شده است
ذرة اَبَرتقارنیsupersymmetric particleواژههای مصوب فرهنگستانهریک از ذرههایی که در نظریة اَبَرتقارن ذرات بنیادی ظاهر میشود
ابرقان بادلغتنامه دهخداابرقان باد. [ اَ رَ ] (اِخ ) نام منزلی بر راه مکه از جانب بصره پس از رمیلةاللوی .
بادلغتنامه دهخداباد. (پسوند) مزید مؤخر امکنه : زیرباد. برباد. مجیرباد. دین باد. زیادباد. سایرباد. ابرقان باد. || مزید مؤخر اسماء و آن همان بد (پهلوی پت ) است : آذرباد [ نام م