اویجهلغتنامه دهخدااویجه . [ اُ وَ ج ِه ْ ] (ع اِ مصغر) مصغر اَوجُه . گویند: نظروا الی باویجه سوء؛ ای بکراهة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
اویژهلغتنامه دهخدااویژه . [ اَ ژَ / ژِ ] (ص ، اِ) خالص و خاصه و پاک و پاکیزه . (برهان ). پاک و پاکیزه و خالص . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ویژه . (انجمن آرا). || اویزه که شراب انگ
آویژهلغتنامه دهخداآویژه . [ ژَ / ژِ ] (ص ، اِ) ویژه . خاص . خالص . بَحْت . || مجازاً، دلبر. معشوق . || آویزه . پاکیزه . || شراب انگوری .
ایتالیالغتنامه دهخداایتالیا. (اِخ ) جمهوری ایتالیا در حدود 47021000 تن جمعیت دارد. پایتختش شهر رم است . و قسمت شمالی آن بوسیله ٔ کوههای آلپ از فرانسه ، سویس ، اتریش ، و یوگسلاوی مج