نمای برونبرشcut away shot, cut awayواژههای مصوب فرهنگستاننمایی که جزو رویداد اصلی فیلم نیست، ولی به آن ارتباط دارد و همزمان با آن ارائه میشود
دور ازaway fromواژههای مصوب فرهنگستاندر آییننامة کالای خطرناک، اصطلاحی برای بیان فاصلة استقرار کالاهای مربوط به زیرگروههای مختلف از یکدیگر که معمولاً حدود 3 متر است
غواص آدامزGavia adamsiiواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ غواصیان و راستۀ غواصسانان که بزرگترین عضو خانواده با بزرگترین منقار است و بالای بدن و گردن و سرش سیاه است و نوارهای سفیدی بر روی گردن دارد
غواص ستارهایGavia stellataواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ غواصیان و راستۀ غواصسانان که کوچکترین عضو خانواده است و منقار کوچک و خمیده به سمت بالا و پاهای کوچک دارد
بُنبهاfly-away costواژههای مصوب فرهنگستانارزش هواگَرد بدون احتساب قطعات یدکی و هزینههای آموزش و پشتیبانی
اوهلغتنامه دهخدااوه . [ اَ و وَ ] (ع مص ) آوه کردن . (تاج المصادر بیهقی ). آه گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ناله نمودن و شکوه کردن . (آنندراج ).
اوهاطلغتنامه دهخدااوهاط. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وهط. خصومتها. (منتهی الارب ) (المنجد) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
اوهاقلغتنامه دهخدااوهاق . [ اَ] (ع اِ) ج ِ وَهَق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). کمندها. (آنندراج ). رجوع به وهق شود.
اوهاملغتنامه دهخدااوهام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وهم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (المنجد) (غیاث اللغات ). آنچه در دل گذرد یا گمان و اعتقاد مرجوح . (آنندراج ).- در اوهام آمدن ؛ بوهم درآمدن . وصف چیزی به وهم آمدن : تو در کنار