اونافیسلغتنامه دهخدااونافیس . [ اُ ] (اِخ ) نام پدر اوریباسیوس طبیب یونانی و اوریباسیوس را کتابی است در طب بنام پدر خویش در چهارمقاله و آنرا حنین نقل کرده است . (ابن الندیم ).
اونانیدنلغتنامه دهخدااونانیدن . [ اَ دَ ] (مص ) غنودن و چرت زدن . (ناظم الاطباء). غنودن و استراحت نمودن . (آنندراج ). || امید داشتن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
اونافیسلغتنامه دهخدااونافیس . [ اُ ] (اِخ ) نام پدر اوریباسیوس طبیب یونانی و اوریباسیوس را کتابی است در طب بنام پدر خویش در چهارمقاله و آنرا حنین نقل کرده است . (ابن الندیم ).
اونانیدنلغتنامه دهخدااونانیدن . [ اَ دَ ] (مص ) غنودن و چرت زدن . (ناظم الاطباء). غنودن و استراحت نمودن . (آنندراج ). || امید داشتن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ).