اونادیالغتنامه دهخدااونادیا. [ ] (اِ) خیار دشتی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قثاء الحمار. (ناظم الاطباء).
آبادیانلغتنامه دهخداآبادیان . (اِخ ) امتان مه آباد را گویند و آن نخستین پیغمبری بوده است که بعجم مبعوث شد و کتاب او را دساتیر خوانند. (برهان ).
حسین آبادیان چشمهلغتنامه دهخداحسین آبادیان چشمه . [ ح ُ س ِ چ ِ م َ /م ِ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان چادگان بخش داران شهرستان فریدن . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
مأمورةلغتنامه دهخدامأمورة. [ م َءْ رَ ] (ع ص ) اصل آن مُؤمَرَة است و در عبارت : خیرالمال مهرة مأمورة وسکة مأبورة، یعنی بهترین مال ، کره ٔ ماده است که برکت یافته باشد در نسل و
آبادیانلغتنامه دهخداآبادیان . (اِخ ) امتان مه آباد را گویند و آن نخستین پیغمبری بوده است که بعجم مبعوث شد و کتاب او را دساتیر خوانند. (برهان ).