اولوالالبابفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهصاحبان عقل؛ خردمندان. Δ برگرفته از آیۀ: ...و ما یَذَکَّر الا اولوالالباب. (بقره: ۲۶۹).
خردمندانلغتنامه دهخداخردمندان . [ خ ِ رَ م َ ] (اِ) ج ِ خردمند. اولوالالباب . ذوی العقول . اولوالنهی : تریاق بزرگ است و شفای همه غمهانزدیک خردمندان می را لقب این است . منوچهری .خردم
داود فناکتیلغتنامه دهخداداود فناکتی . [ وو دِ ف َ ک َ ] (اِخ ) یا بناکتی مؤلف تاریخ روضة اولوالالباب فی تواریخ الاکابر و الانساب است که در سال 717 هَ . ق . در ماوراءالنهر برشته ٔ تحری
بومسیلملغتنامه دهخدابومسیلم . [ م ُ س َ ل ِ ] (اِخ ) در بیتهای زیر ظاهراً مقصود، مسیلمه ٔ کذاب است : بومسیلم را لقب کذاب ماندمر محمد را اولوالالباب ماند. مولوی .جامه پشمین از برای
الوالالبابلغتنامه دهخداالوالالباب . [ اُ لُل ْ اَ] (ع ص مرکب ) صاحبان عقلها. خردمندان . رجوع به اولوالالباب و غیاث اللغات و فرهنگ نظام ذیل «الو» شود.
داود بناکتیلغتنامه دهخداداود بناکتی . [ وو دِ ب َ ک َ ] (اِخ ) ابوسلیمان فخرالدین ... صاحب تاریخ معروفیست بنام روضه ٔ اولوالالباب و مشهور به تاریخ بناکتی که در 717 هَ . ق . تألیف شده