اوتوکلغتنامه دهخدااوتوک . (مغولی ، اِ) موزه . || معفو و بخشیده شده . (آنندراج از فرهنگ وصاف ). || طومار وقایع و سرگذشت . (فرهنگ فارسی معین ).
اتولغتنامه دهخدااتو. [ اُ ] (اِ) تَله . فِر . آلتی که بدان کیسی و چین و نورد جامه راست کنند و پیش از این بجای آلت آهنین کنونی نیم خمی را بر جائی نصب کردندی و بزیرآتش افروختندی
گرمادوزلغتنامه دهخداگرمادوز. [ گ َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای چهارگانه بخش کلیبر شهرستان اهر است . این دهستان در شمال خاوری بخش کلیبر و مابین رودخانه ٔ ارس و درآورد واقع و آب و هوای
غبادلغتنامه دهخداغباد. [ غ ُ ] (اِخ ) قباد. ابن فیروز پادشاه ساسانی (پدر انوشیروان ) (از سال 488 - 531 م .). مرحوم فروغی در خلاصه ٔ شاهنامه آرد: پیروز (پادشاه ساسانی ) را دو پسر