اتوپیاواژهنامه آزادمدینه ی فاضله،آرمانشهر (در زبانهای غربی utopia). مفهومهای مشابهی از این واژه در آرای فلاسفه یونان باستان (افلاطون و ارسطو) عرضه شده و در فلسفهٔ اسلامی از آن
استوریاسلغتنامه دهخدااستوریاس . [ اَ ] (اِخ ) ولایتی در شمال غربی اسپانیا از سمت مشرق بقسطیله ٔ قدیم و از جنوب بمملکت لاون و از مغرب بجیلیقیه و از شمال ببحر بسکی محدود است و مشتمل ب
استویایلغتنامه دهخدااستویای . [ ] (اِخ ) ابن منکوقاآن بن تولی خان ، چهارمین فرزندمنکوقاآن . رجوع بحبیب السیر جزو 1 از ج 3 ص 21 شود.
انساندوستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ] انساندوستی، بشردوستی، نوعدوستی انسانیت، آدمیت خدمتگزاری، نیکخواهی منشور حقوق بشر مدینۀ فاضله، آرمانشهر، اتوپیا
کمونیزملغتنامه دهخداکمونیزم . [ ک ُ مو / م ُ ] (فرانسوی ، اِ) کمونیسم . مسلک و طریقه ٔ اشتراکی . شیوعیه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).نظام و مکتبی اجتماعی و مخالف رژیم سرمایه داری